ترسم آخر زغم عشق تو دیوانه شوم، بیخود از خود شوم و راهی میخانه شوم، آنقدر باده بنوشم که شوم مست و خراب، نه دگر دوست شناسم نه دگر جام شراب.
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط حميدرضاـ يکي در تاریخ 1392/05/31 و 15:01 دقیقه ارسال شده است | |||
داداش وبلاگت عاليه همشو خوندم موفق باشي پاسخ : ملسی از نظرت جیگررررررررر بوس برات تو یا هو میدم خخخخخخخخخخخخخخ |
درباره ما
این یک وبلاگ هست در باره ی عشقان شکست خورده و رفاقت♫♪
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
باسلام خدمت دوسان خوبم که ازین سایت بازدید کردید برای بهتر شدن سایت لطفا نظر بدین
آمار سایت
کدهای اختصاصی
sun city is typing...
sun city: hdk isj